بیا فاندر

متن مرتبط با «امام حسین(ع) "» در سایت بیا فاندر نوشته شده است

حضرت باران در ظهر عاشورا

  • باران حالا چرا؟؟؟؟ داری از قصد میزنی یک ریز با سر انگشت خود به شیشه من قطره قطره نمک بپاش امشب روی زخم دل همیشه ی من تو که در کوچه راه افتادی همه جا غیر کربلا بودی با توام ای حضرت باران ظهر روز دهم کجا بودی؟؟؟؟ روز آخر که جنگ راه افتاد سایه تشنگی به ماه افتاد مهریه زهرا مگر نبودی تو؟ تو نباریدی بجایت آن روز از کمانها گرفت بارش تیر تو که حال رباب را دیدی تو به درد دلش دوا بودی با توام ای حضرت باران ظهر روز دهم کجا بودی؟؟؟؟ وقتی آن روز رفت سمت فرات در دلش غصه های دنیا بود تو اگر در میانمان بودی شاید الان عمویم اینجا بود رحمت عشق از تو میبارید قبل ترها چه باوفا بودی با توام ای حضرت باران  ظهر روز دهم کجا بودی؟کجا بودی؟؟؟؟ ارسالی:جناب آقای مختاری     ,امام حسین(ع) ",محرم",باران", ...ادامه مطلب

  • حوادث روز دهم محرم سال 61 هجری (عاشورا)

  • وقایع(حوادث) کربلا و روز عاشورا وقايع روز عاشورا اين روز، پر آوازه ترين روزهاى سال و خاطره آميزترين تاريخ بشرى است . دراين روز بزرگ ، پاى مردى ، فداكارى و سربلندى گروه اندكى از انسان هاى به خدا پيوسته و در برابر ده ها هزار مردان جنگى و جنايت پيشه به نمايش ‍ درآمد. اين روز، روز فداكارى امام حسين عليه السلام و ياران باوفاى وى مى باشد و تا ابد به آنان تعلق خواهد داشت . در اين روز، حوادث و رويدادهاى مهمى در سرزمين كربلا به وقوع پيوست كه براى هميشه در تاريخ انسان ها ثبت و درج خواهد ماند.در اين جا به طور گذرا به اهم رويدادهاى روز عاشورا مى پردازيم: الف - قبل از شهادت امام حسين عليه‌السلام: 1 - تنظيم سپاه: امام حسين عليه السلام پس از نماز صبح ، سپاه خويش را كه متشكل از 32 تن سواره و 40 تن پياده بودند، به سه دسته تقسيم كرد. دسته اول را در بخش ميمنه ، دسته دوم را در بخش ميسره و دسته اى را ميان آن دو قرار داد. فرماندهى بخش ميمنه را به ((زهير بن قين )) و فرماندهى بخش ميسره را به ((حبيب بن مظاهر)) واگذار كرد و خود در وسط دو سپاه مستقر شد و بيرق سپاه را به برادرش عباس بن على عليه السلام معروف به قمر بنى هاشم سپرد و خيمه ها را در پشت سر قرار داد. عمر بن سعد نيز سپاهيان جنايت پيشه خود را به چند گروه تقسيم كرد. وى ، فرماندهى بخش ميمنه را به عمر بن حجاج ، فرماندهى بخش ميسره را به شمر بن ذى الجوشن ، فرماندهى سواره نظام را به عروه بن قيس و فرماندهى پياده نظام را به شبث بن ربعى واگذار كرد. وى بيرق ، ننگين سپاه خود را به غلامش ((دريد)) سپرد. دو سپاه در برابر يك ديگر صف آرايى كرده و براى آغاز نبرد سرنوشت ساز، لحظه شمارى مى كردند. 2 - اندرزهاى پيش از نبرد امام حسين عليه السلام براى پيش گيرى از نبرد و خون ريزى نيروهاى دو طرف ، تلاش زيادى به عمل آورد و از هر راه ممكن مى خواست از كشتار مسلمانان جلوگيرى نمايد و خون كسى بر زمين نريزد. ولى دشمن كه مغرور از كثرت سپاه خود و قلت ياران امام عليه السلام بود، به هيچ صراطى مستقيم نبود و به هيچ پيشنهادى پاسخ مثبت و كار ساز نمى داند و خواهان تعيين تكليف از راه نبرد و خون ريزى بود. امام حسين عليه السلام در روز عاشورا، برخى از ياران خود را به نزد سپاه دشمن فرستاد تا با آنان گفت و گو كرده و با بيان حقايق و واقعيت ها، آنان را از شرار,امام حسین(ع) ",محرم",عاشورا", ...ادامه مطلب

  • حادثه روز نهم کربلا سال 61 هجری

  • روز تاسوعا است و روزيست كه شمر بن ذى الجوشن با نامه ابن زياد در باب قتل امام حسين علیه السلام وارد كربلا شد و ابن سعد بر حسب آن نامه ، مهياى قتل آنحضرت شد. لاجرم وقت عصر بود كه لشكر خود را بانگ زد كه : يا خيل الله اركبى و بالجنة ابشرى . جنود نامسعود او سوار شد ورو به سپاه سيد الشهداء آوردند در حاليكه آن حضرت در پيش خيمه ، شمشير خود را در بر گرفته بود و سر بزانو نهاده بود و بخواب رفته بود. جناب زينب چون هياهوى لشكر را شنيد، بنزد برادر دويد، عرض كرد: برادر مگر صداهاى لشكر را نمي شنويد كه نزديك شده اند. پس حضرت سر از زانو برداشت و خواهر را فرمود كه اي خواهر اكنون رسولخدا را در خواب ديدم كه بمن فرمود: تو بسوى من خواهى آمد. حضرت زينب تا اين خبر را شنيد، طپانچه بر صورت زد و واويلا گفت . حضرت فرمود كه اي خواهر ويل و عذاب از براى تو نيست ، صبر كن و ساكت باش ، خدا ترا رحمت كند. پس جناب عباس را فرستاد تا تحقيق كند چه مطلب شده چون معلوم كرد كه بناى قتل است ، آنشب را حضرت از ايشان مهلت خواست كه قدرى نماز و دعا و استغفار بجا آورد و بالجمله اين روز، روز اندوه و حزن اهل بيت ع است . شيخ كلينى از جناب صادق عليه السلام روايت كرده كه آنجناب فرمود: تاسوعا روزى بود كه جناب حسين عليه السلام و اصحابش را در كربلا محاصره كردند و سپاه شام بر قتال آنحضرت اجتماع كردند و ابن مرجانه و عمر سعد خوشحال شدند بسبب كثرت سپاه و بسيارى لشكر كه براى آنها جمع شده بود و جناب حسين ع و اصحابش ضعيف شمردند و يقين كردند كه ياورى از براى آن حضرت نخواهد آمد و اهل عراق او را مدد نخواهند نمود. پس فرمود پدرم : فداى آن ضعيف غريب .   1.محاصره خیمه ها در کربلا امام صادق علیه السلام فرمودند: تاسوعا روزی بود که حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند،و پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر کثرت سپاه ولشکری که برای آنها جمع شده بود خوشحال شدند،وآن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند ویقین کردند که یاوری از برای او نخواهد آمد واهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود.1 2. آمدن امان نامه برای فرزندان ام البنین علیها السلام در این روز شمر ملعون برای حضرت عباس علیه السلام و برادرانش امان نامه آورد . 2آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین عل,امام حسین(ع) ",محرم","تاسوعا, ...ادامه مطلب

  • حادثه روز هشتم کربلا سال 61 هجری

  •   " گرو قرآني تذكرة المتقين"     حوادث روز هشتم ماه محرم بسم الله   1. "خوارزمی" در مقتل الحسین و "خیابانی" در وقایع الایام نوشته‏اند كه در روز هشتم محرم امام حسین علیه‏السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیه‏السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه‏ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه‏ بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه می‏كَند و آب بدست می‏آورد. به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه‏السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.   2. در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه‏السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان می‏پنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته‏ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن می‏نوشند از آنان مضایقه می‏كنی؟ عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من می‏دانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته‏ام و نمی‏دانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش می‏سوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه می‏دانم كیفر این كار، آتش است؟ ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمی‏بینم كه بتوانم از آن گذشت كنم. یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه‏السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.   3. امام علیه‏السلام مردی از یاران خود بنام "عمرو بن قرظة" را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب,امام حسین(ع) ",محرم",", ...ادامه مطلب

  • حادثه روز هفتم کربلا سال 61 هجری

  • کربلا....سه شنبه هفتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری * تعداد نظامیانی که لباس و سلاح جنگی و حقوق از حکومت غاصب بنی امیه گرفته و به جنگ امام حسین(ع) آمده بودند را، بالغ بر 30 هزار جنگجو نوشته اند. * عمر بن سعد نامه ای بدین مضمون از عبیدالله دریافت کرد که: با سپاهیان خود بین امام حسین(ع) و اصحابش و آب فرات فاصله بینداز، به طوری که حتی قطره ای آب به امام(ع) نرسد، همان گونه که از دادن آب به عثمان بن عفان خودداری شد! عمر بن سعد 500 سوار را در کنار شریعه ی فرات مستقر کرد. یکی از آنها فریاد زد: ای حسین!... به خدا سوگند که قطره ای از این آب را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی! حضرت فرمود:« خدایا! او را از تشنگی هلاک کن و هرگز او را مشمول رحمتت قرار مده.» حمید بن مسلم می گوید به چشم خود دیدم که نفرین امام(ع) عملی گشت. * امام حسین(ع) سپاه دشمن را چنین نفرین کرد: بار خدایا! باران آسمان را از اینان دریغ کن، و بر ایشان تنگی و قحطی( همچون سالهای قحطی یوسف در مصر) پدید آور و آن غلام ثقفی(حجاج بن یوسف) را بر ایشان بگمار تا جام زهر به ایشان بچشاند. زیرا آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند( به توسط آن غلام) انتقام من و اصحاب و اهل بیت و شیعیان مرا از اینان بگیرد. منبع:http://www.erfan.ir/article/article.php?id=41226 ,امام حسین(ع) ",محرم",", ...ادامه مطلب

  • حادثه روز ششم کربلا سال 61 هجری

  • کربلا....دوشنبه ششم محرم الحرام سال 61 هجری قمری * عمر بن سعد نامه ای را از عبیدالله دریافت می دارد که مضمون آن چنین است: من از لشکر سواره و پیاده چیزی را از تو فروگذار نکردم، و توجه داشته باش که مأمورانی سپرده ام تا هر روز وضعیت را به من گزارش کنند. * حبیب بن مظاهر از حضرت اجازه می گیرد تا نزد طایفه ای از بنی سعد که در آن نزدیکی ها زندگی می کردند رفته و آنان را به یاری فرا خواند، حضرت اجازه دادند. حبیب نزد آنها رفت و گفت:« امروز از من فرمان برید و به یاری حسین(ع) بشتابید تا شرف دنیا و آخرت از آن شما باشد». تعداد 90 نفر به پا خاستند و حرکت کردند، اما در میان راه با لشکر عمر بن سعد برخورد کردند و چون تاب مقاومت نداشتند، پراکنده شده و برگشتند. حبیب به نزد حضرت رسید و جریان را تعریف نمود. حسین گفت:« لا حول و لا قوه الا بالله» * نامه امام از کربلا به برادرش محمد بن حنفیه و بنی هاشم « مثل این که دنیا اصلاً وجود نداشته(اینگونه دنیا بی ارزش و نابود شدنی است) و آخرت همیشگی و دائم بوده و هست منبع:http://www.erfan.ir/article/article.php?id=41226 ,امام حسین(ع) ",محرم",", ...ادامه مطلب

  • حوادث روز پنجم محرم سال 61 هجری

  • وقایع روز پنجم محرم راه حسین علیه السلام کوتاه ترین راه رسیدن به بهشت است. - در این روز «عبیدالله بن زیاد»، شخصی به نام «شبث بن ربعی » را به همراه یک هزار نفر به طرف کربلا گسیل داد. - «عبیدالله بن زیاد» در این روز دستور داد تا شخصی به نام «زجر بن قیس » بر سر راه کربلا بایستد و هر کسی را که قصد یاری امام حسین علیه‌السلام داشته و بخواهد به سپاه امام علیه السلام ملحق شود، به قتل برساند. - در این روز با توجه به تمام محدودیت‌هایی که برای نپیوستن کسی به سپاه امام حسین علیه‌السلام صورت گرفت، مردی به نام «عامر بن ابی سلامه » خود را به امام علیه السلام رساند و سرانجام در کربلا در روز عاشورا به شهادت رسید   منبع:http://zahraeiye-najafabad.womenhc.com ,امام حسین(ع) ",محرم",", ...ادامه مطلب

  • حوادث روز چهارم محرم سال 61 هجری

  • روز چهارم محرم در این روز عبیدالله بن زیاد مردم را در مسجد كوفه گرد آورد و خود به منبر رفت و گفت: اى مردم! شما آل ابى سفیان را آزمودید و آنها را چنان كه مى‏خواستید، یافتید! و یزید را مى‏شناسید كه داراى سیره و طریقه‏اى نیكو است! و به زیر دستان احسان مى‏كند! و عطایاى او بجاست! و پدرش نیز چنین بود! و اینك یزید دستور داده است كه بهره شما را از عطایا بیشتر كنم و پولى را نزد من فرستاده است كه در میان شما قسمت نموده و شما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم! این سخن را به گوش جان بشنوید و اطاعت كنید. سپس از منبر به زیر آمد و براى مردم شام نیز عطایائى مقرر كرد و دستور داد تا در تمام شهر ندا كنند كه مردم براى حركت آماده باشند، و خود و همراهانش به سوى نخیله حركت كرد و حصین بن نمیر و حجار بن ابجر و شبث بن ربعى و شمر بن ذى الجوشن را به كربلا گسیل داشت تا عمربن سعد را در جنگ با حسین كمك نمایند. پس از اعزام عمربن سعد به كربلا، شمربن ذى الجوشن اولین فردى بود كه با چهار هزار نفر سپاهى آزموده براى جنگ با امام حسین علیه‏السلام اعلام آمادگى كرد و بعد یزیدبن ركاب كلبى با دو هزار نفر و حصین بن نمیر با چهار هزار نفر كه جمعا بیست هزار نفر مى‏شدند. منبع:.tebyan.net ,امام حسین(ع) ",محرم",", ...ادامه مطلب

  • حوادث روز سوم محرم

  • روز سوم محرم اعزام لشکر به سوى کربلا عمر بن سعد یک روز بعد از ورود امام به کربلا یعنى روز سوم محرم با چهار هزار سپاهى از اهل کوفه وارد کربلا شد. برخى نوشته‏ اند که: بنو زهره (قبیله عمر بن سعد) نزد او آمده و گفتند: تو را به خدا سوگند میدهیم از این کار درگذر و تو داوطلب جنگ با حسین مشو، زیرا این باعث دشمنى میان ما و بنى‌هاشم مى‏گردد. عمر بن سعد نزد عبیدالله رفت و استغفا کرد، ولى عبیدالله استعفاى او را نپذیرفت، و او تسلیم شد. و برخى از تاریخ نویسان نوشته‏ اند: عمر بن سعد دو پسر داشت: یکى به نام حفص که پدر را تشویق و ترغیب به رفتن کرد تا با امام علیه‏السلام مقابله کند، ولى فرزند دیگرش او را به شدت از اقدام به چنین کارى بر حذر میداشت، و سرانجام حفص نیز با پدرش راهى کربلا شد. خریدارى اراضى کربلا از وقایعى که در روز سوم ذکر شده، این است که امام علیه‏السلام قسمتى از زمین کربلا را که قبرش در آن واقع، شده است، از اهل نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریدارى کرد و با آنها شرط کرد که مردم را براى زیارت قبرش راهنمایى نموده و زوار او را تا سه روز میهمانى نمایند. هوشیارى یاران امام علیه السلام هنگامى که عمربن سعد به کربلا وارد شد عَزرْ بن قیس احمسى را نزد امام حسین علیه السلام فرستاد تا از امام سؤال کند براى چه به این مکان آمده است؟ و چه قصدى دارد؟ چون عزره از جمله کسانى بود که به امام علیه‏السلام نامه نوشته و او را به کوفه دعوت کرده بود، از رفتن به نزد آن حضرت شرم کرد، پس عمر بن سعد از اشراف کوفه که به امام نامه نوشته و او را به کوفه دعوت کرده بودند خواست که این کار را انجام دهند، تمامى آنها از رفتن به خدمت امام خوددارى کردند! ولى شخصى به نام کثیر بن عبدالله شعبى که مرد گستاخى بود برخاست و گفت: من به نزد حسین رفته و اگر خواهى او را خواهم کشت! عمر بن سعد گفت: چنین تصمیمى را فعلاً ندارم، ولى به نزد او رفته و سؤال کن براى چه مقصود به این سرزمین آمده است؟! کثیر بن عبدالله به طرف امام حسین علیه‏السلام رفت، ابو ثمامه صائدى که از یاران امام حسین بود و چون کثیر بن عبدالله را مشاهده کرد به امام عرض کرد: این شخصى که میآید بدترین مردم روى زمین است!.پس ابو ثمامه راه را بر کثیر بن عبدالله گرفت و گفت: شمشیر خود را بگذار و نزد حسین علیه‏السل,امام حسین(ع) ",محرم",", ...ادامه مطلب

  • حوادث روز دوم محرم سال 61 هجری

  • نزول امام حسین علیه‏السلام به زمین کربلا روز پنجشنبه دوم محرم سال شصت و یک بوده است. در مقتل ابى اسحاق اسفراینى آمده است که: امام علیه‏السلام با یارانش سیر مى‏کردند تا به بلده‏اى رسیدند که در آنجا جماعتى زندگى مى‏کردند، امام از نام آن بلده سؤال نمود. پاسخ دادند: «شط فرات» است...   . آن حضرت فرمود: آیا اسم دیگرى غیر از این اسم دارد؟ جواب دادند: «کربلا». پس گریست و فرمود: این زمین، به خدا سوگند زمین کرب و بلا است! سپس فرمود: مشتى از خاک این زمین را به من دهید، پس آن را گرفته بو کرد و از گریبانش مقدارى خاک بیرون آورد و فرمود: این خاکى است که جبرئیل از جانب پرودگار براى جدم رسول خدا آورده و گفته که این خاک از موضع تربت حسین است، پس آن خاک را نهاد و فرمود: هر دو خاک داراى یک عطر هستند! در تذکره سبط آمده است که امام حسین پرسید: نام این زمین چیست؟ گفتند: «کربلا». پس گریست و فرمود: کرب و بلأ. سپس فرمود: ام سلمه مرا خبر داد که جبرئیل نزد رسول خدا بود و شما هم نزد ما بودى، پس شما گریستى، پیامبر فرمود: فرزندم را رها کن! من شما را رها کردم، پیامبر شما را در امان خودش نشاند، جبرئیل گفت: آیا او را دوست دارى؟ فرمود: آرى! گفت: امت تو او را خواهند کشت، و اگر مى‏خواهى تربت آن زمین که او در آن کشته خواهد شد به تو نشان دهم! پیامبر فرمود: آرى! پس جبرئیل زمین کربلا را به پیامبر نشان داد. در روایتى آمده است که آن حضرت فرمود: ارض کرب و بلأ، سپس فرمود: توقف کنید و کوچ مکنید! اینجا محل خوابیدن شتران ما، و جاى ریختن خون ماست، سوگند به خدا در این جا حریم حرمت ما را مى‏شکنند و کودکان ما را مى‏کشند و در همین جا قبور ما زیارت خواهد شد، و جدم رسول خدا به همین تربت وعده داده و در آن تخلف نخواهد شد.و چون به امام حسین علیه‏السلام گفته شد که این زمین کربلاست، خاک آن زمین را بوئید و فرمود: این همان زمین است که جبرئیل به جدم رسول خدا خبر داد که من در آن کشته خواهم شد. سید ابن طاووس گفته است: امام علیه‏السلام چون به زمین کربلا رسید پرسید: نام این زمین چیست؟ گفته شد: «کربلا». فرمود: پیاده شوید! این مکان جایگاه فرود بار و اثاثیه ماست، و محل ریختن خون ما، و محل قبور ماست، جدم رسول خدا مرا چنین حد,امام حسین(ع) ",محرم",", ...ادامه مطلب

  • محرم از راه رسید

  • یا امام حسین(ع)ببخش منو که این حرفها را میگم!! ولی داره محرم میاد همه هم منتظر رسیدن محرم هستن... اما... هستن دخترایی که از الان دنبال جدیدترین آرایش و مد لباسن... هستن پسرایی که باشگاهای بدنسازی رو شلوغ کردن واسه مسابقات محرم!! خرید لباسهای مد روز،،آرایشگاهها شلوغ! شماره های نوشته شده،آماده تو جیبا.. خنده های شیطانی بعضی دخترا به عزادارای حسین(ع)! چشمکهای هوس آلود بعضی از عزادارن حسین(ع) به دخترا! چه قرارا،زیر خیمه حسین(ع)! دخترایی که خودشونو عروس میکنن تو خیابونا! پسرایی که تا میرسن به دخترا یادشون میوفته باید واسه حسین محکمتر زنجیر بزنن!!! چقد ریا و نمایش زیر عَلَمِ آقا اباالفضل(ع) . ماشینایی که پشتشون یا زینب و یا رقیه نوشتن،دنبال ناموس مردم تو خیابونا! یا حسین(ع) و با حسین(ع) یه نقطه فرق هستش! اما یا حسین(ع) گفتن کجا و با حسین(ع) بودن کجا؟!! یا حسین(ع) یه قسم میدم که نه،نتونی بگی.. . تورو به حق رقیه(س) 3 ساله،با حسین(ع) بودن واقعی رو نصیبمون کن آمین یا رب العالمین فرستنده : hamid6700 (متن ویرایش شده است) ,امام حسین(ع) ",محرم",", ...ادامه مطلب

  • نماز امام جواد (ع)

  • با سلام دوستان عزیزم نماز حاجت مخصوص امام جواد(ع) که خیلی زود حاجت می ده. اگه تونستید امروز که روز شهادت امام جواد(ع) است این نماز را  حتما بخونید.خیلی ها اثر این نماز را  دیده اند و به آن ایمان دارند یادش بخیر در کنار حرم مطهر آن بزرگوار من این نماز را خواندم خیلی فضای روحانی داشت که قابل وصف نیست اما نحوه خواندن نماز نماز امام جواد علیه السلام دو رکعت است که در هر رکعت آن یک بار سوره حمد و هفتاد مرتبه سوره ى اخلاص خوانده مى شود. انشاء ا.. حاجت روا شوید التماس دعا ,امام جواد(ع) ",نماز حاجت",", ...ادامه مطلب

  • آش پشت پا امام حسین(ع)

  • بوشم خانه بیدم می ماره کرا آش چوکونه وابروسم ماره آشه چی چوکونی؟بوگوفت:آش پوشت پا بوگوفتم از امان کسی مسافرت نشه که/بوگوفت امام حسین(ع)امشب از مکه راه دکفه شو بسمت کربلا بوگوفتم چرا تو آش چوکونی؟ بوگوفت آخه حسین(ع)مار ناره!!! (رفتم خونه دیدم مادرم داره آش درست میکنه ازش سوال کردم مادر...آش چی میپزی؟ گفت آش پشت پا گفتم از ما که کسی سفر نرفته!گفت امشب امام حسین(ع)از مکه راه میفته میره بسمت کربلا  گفتم چرا تو؟جواب داد آخه حسین(ع)مادر نداره) ,امام حسین(ع) ",سفر",آش پشت پا", ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها