بیا فاندر

متن مرتبط با «لکنت زبان "» در سایت بیا فاندر نوشته شده است

خاطره لکنت زبان

  • یه روز داشتم با کارگرم در بالای الاچیق کار نجاری انجام میدادم و کارگرم دارای لکنت زبان بود یه بنده خدایی اومد و با من کار داشت و  گفت با آ آق قا دا داراب کا کار دا دارم کارگرم که با من کار میکرد چون دارای لکنت زبان بود فکر کرد که یارو داره اونا مسخره میکنه بهش گفت دا داری م منو مس مسخره میک کنی یارو از پایین فکر کرد که کارگرم ادای اونا درآورده بهش برخورد شروع کرد به ناسزا گفتن که کارگرم رفت پایین با هم دعواشون شد من از اون بالا داشتم میخندیدم وقتی دیدم درگیری شد رفتم پایین از هم جداشون کردم با خنده گفتم هردوتاتون دارای لکنت زبان هستید و کسی ادای کسی را درنیاورده تازه بنده خداها فهمیدن که قضیه از چه قراره و هر سه با هم شروع کردیم به خندیدن حالا نخند کی بخند. از:خاطرات آقا داراب ,لکنت زبان ",خاطرات",نجاری",آلاچیق ...ادامه مطلب

  • زبان

  • زبان هیچ خاشی ناره اما آنقدر قوی ایسه که تانه ایتا دیل براحتی بشکنه پس مراقب امی حرفان بیبیم!!! (زبان هیچ استخوانی ندارد اما آنقدر قوی هستش که میتواند براحتی دلی را بشکند پس مراقب حرف زدنمان باشیم) ,مراقب",دل",استخوان"زبان ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها