بیا فاندر

متن مرتبط با «مرگ» در سایت بیا فاندر نوشته شده است

مرگ من

  • رسیده روزی که بی من روزها را  سرکنی رسیده روزی که مرگ من را باور کنی رسیده روزی که تنها در کنار عکس من خاطرات گذشته ام را مو به مو از برکنی ,روز "مرگ",باور",عکس ...ادامه مطلب

  • لطفا زود قضاوت نکنیم

  • پس از رسیدن یک تماس تلفنی برای یک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بیمارستان شد ،او پس از اینکه جواب تلفن را داد، بلافاصله لباسهایش را عوض کرد و مستقیم وارد بخش جراحی شد . او مردی را دید که در راهرو می رفت و می آمد و منتظر دکتر بود. به محض دیدن دکتر، پدر داد زد: چرا اینقدر طول  کشید تا بیایی؟ مگر نمی دانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئولیت نداری؟ پزشک لبخندی زد و گفت: متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دریافت تماس تلفنی، هرچه سریعتر خودم را رساندم و اکنون، امیدوارم شما آرام باشید تا من بتوانم کارم را انجام دهم . پدر با عصبانیت گفت:آرام باشم؟! اگر پسر خودت همین حالا توی همین اتاق بود آیا تو میتوانستی آرام بگیری؟ اگر پسر خودت همین حالا می مرد چکار می کردی؟ پزشک دوباره لبخندی زد و پاسخ داد.: از خاک آمده ایم و به خاک باز می گردیم، شفادهنده یکی از اسمهای خداوند است ، پزشک نمیتواند عمر را افزایش دهد ، برو و برای  پسرت از خدا شفاعت بخواه ، ما بهترین کارمان را انجام می دهیم به لطف و منت خدا .   پدر زمزمه کرد: (نصیحت کردن دیگران وقتی خودمان در شرایط آنان نیستیم آسان است )   عمل جراحی چند ساعت طول کشید و بعد پزشک از اتاق عمل با خوشحالی بیرون آمد خدا را شکر! پسر شما نجات پیدا کرد   و بدون اینکه منتظر جواب پدر شود، با عجله و در حالیکه بیمارستان را ترک می کرد گفت : اگر شما سؤالی دارید،  از پرستار بپرسید   پدر با دیدن پرستاری که چند لحظه پس از ترک پزشک دید گفت: چرا او اینقدر متکبر است؟ نمی توانست چند دقیقه صبر کند تا من در مورد وضعیت پسرم ازش سوال کنم؟   پرستار درحالیکه اشک از چشمانش جاری بود پاسخ داد : پسرش دیروز در یک حادثه ی رانندگی مرد ،وقتی ما با او برای عمل جراحی پسر تو تماس گرفتیم، او در مراسم تدفین بود و اکنون که او جان پسر تو را نجات داد با عجله اینجا را ترک کرد تا مراسم خاکسپاری پسرش را به اتمام برساند .منبع:baatlaaghe-nejaat.blogfa.com   ,داستان"پزشک"اتاق عمل"مرگ"قضاوت ...ادامه مطلب

  • مرگ

  • ,زندگی ",مرگ",دروغ", ...ادامه مطلب

  • مرگ من

  •                                                                        اگه ایتا روز از می مردن یوهویی با خبر ببوستی تعجب نوا کودن چون همیشه ترا بوگوفتاموم بدون تو من میرم!!! (اگه روزی از مرگ ناگهانی ام با خبر شدی حیران مباش چون همیشه بهت میگفتم بدون تو میمیرم) ,مرگ ...ادامه مطلب

  • خسته

  •      خدایا امشب خیلی خسته ایسم اگر بوهو از فردا صبح دی مرا بیدارا نوا کودن!!! (خدایا امشب خیلی خسته ام اگه میشه از صبح فردا دیگه منو بیدار نکن) ,مرگ ...ادامه مطلب

  • مردن

  • وقتی میری همه عاشق تو بوهون و از تی خوبیان گوین!!! (وقتی مردی همه شیفته تو میشن و از خوبیهات میگن),مرگ ...ادامه مطلب

  • ماهی

  •                                                                                                آدم باید وفای از ماهی یاد بگیره که وقتی از آب آیه بیرون جان دهه!!! (انسان باید وفا را از ماهی یاد بگیره که وقتی از آب بیرون میاد میمیره),مرگ ...ادامه مطلب

  • جوکول

  • هر کی خایه بمیره زنده نمانه /بخوره ماست و جوکول و هندوانه!!!,مرگ ...ادامه مطلب

  • ورقه امتحان

  • خدایا اجازه تانم می ورقه فدم؟دانم وقت امتحان تمام نوبوسته!ولی ده خسته بوبوستامه!!! (اجازه خدا میشه ورقمو بدم؟میدونم وقت امتحان تموم نشده ولی دیگه خسته شدم!),مرگ ...ادامه مطلب

  • میوه

  • خدایا تی کانتا میوه باغا گاز بزنم تا ازروی  زمین رانده بوبوم!!! {خدایا کدام میوه باغت را بخورم تا از روی زمین رانده شم(بمیرم)},مرگ ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها