حادثه روز ششم کربلا سال 61 هجری

ساخت وبلاگ

امکانات وب

-->-->-->
فال حافظ
-->-->-->-->
-->-->-->
ابزار وبلاگ
-->-->-->

-->-->-->

codeتاپ ابزار

كد هاي زيبا سازي

-->-->-->ارسال لینک<-->-->-->-->

قالب وبلاگ


-->-->-->

قالب وبلاگ
فال تاروت

کربلا....دوشنبه ششم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

* عمر بن سعد نامه ای را از عبیدالله دریافت می دارد که مضمون آن چنین است: من از لشکر سواره و پیاده چیزی را از تو فروگذار نکردم، و توجه داشته باش که مأمورانی سپرده ام تا هر روز وضعیت را به من گزارش کنند.

* حبیب بن مظاهر از حضرت اجازه می گیرد تا نزد طایفه ای از بنی سعد که در آن نزدیکی ها زندگی می کردند رفته و آنان را به یاری فرا خواند، حضرت اجازه دادند. حبیب نزد آنها رفت و گفت:« امروز از من فرمان برید و به یاری حسین(ع) بشتابید تا شرف دنیا و آخرت از آن شما باشد». تعداد 90 نفر به پا خاستند و حرکت کردند، اما در میان راه با لشکر عمر بن سعد برخورد کردند و چون تاب مقاومت نداشتند، پراکنده شده و برگشتند. حبیب به نزد حضرت رسید و جریان را تعریف نمود. حسین گفت:« لا حول و لا قوه الا بالله»

* نامه امام از کربلا به برادرش محمد بن حنفیه و بنی هاشم

« مثل این که دنیا اصلاً وجود نداشته(اینگونه دنیا بی ارزش و نابود شدنی است) و آخرت همیشگی و دائم بوده و هست

منبع:http://www.erfan.ir/article/article.php?id=41226

بیا فاندر...
ما را در سایت بیا فاندر دنبال می کنید

برچسب : امام حسین(ع) ",محرم",", نویسنده : خلیل خدایی payamakshomali بازدید : 740 تاريخ : جمعه 9 آبان 1393 ساعت: 7:28

آرشیو مطالب

خبرنامه